داستان مردی به نام برشت

از زندگیت لذت ببر Enjoy Your Life

مطالب سرگرم کننده و مطالب آموزشی
داستان مردی به نام برشت

قاضی: اسم؟
برشت: شما خودتون می دونین
قاضی: می‌دونیم اما شما خودت باید بگی.
برشت: خب. من رو به خاطر برتولت برشت بودن محاکمه می‌کنین. دیگه چرا باید اسمم رو بگم؟
... قاضی: با این حال باید اسمتون رو بگین. اسم؟
برشت: من که گفتم. برشت هستم.
قاضی: ازدواج کرده اید؟
برشت : بله
قاضی: با چه کسی؟
برشت: با یک زن.
"خنده حضار در دادگاه"
قاضی: شما دادگاه رو مسخره می‌کنید؟
برشت: نه این طور نیست.
قاضی: پس چرا می‌گویید با یک زن ازدواج کرده‌اید؟
برشت: چون واقعا با یک زن ازدواج کرده‌ام!
قاضی: کسی را دیده‌اید با یک مرد ازدواج کند؟
برشت: بله!
قاضی: چه کسی؟
برشت: همسر من. او با یک مرد ازدواج کرده است.
"خنده حضار در دادگاه"

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+نوشته شده در جمعه 21 دی 1397برچسب:داستان,طنز,برشت,داستان,برلوت,برشت,ساعت17:21توسط Mr.Ali |